English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6260 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
draws U رویارویی دو حریف در اغار
draw U رویارویی دو حریف در اغار
guarding U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
dip dodge U رد شدن از حریف با تغییردادن چوب لاکراس به دست دیگر
jab checking U فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
kickoff U ضربه اغاز بازی
kick off U ضربه اغاز بازی
upfield U نقطه اغاز بازی
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
free position U روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
encountered U رویارویی
encountering U رویارویی
encounters U رویارویی
encounter U رویارویی
radio match U رویارویی رادیویی
face off spot U نقطه رویارویی
encounter group U گروه رویارویی
telex match U رویارویی تلکسی
playing the man U بازی با حریف
encounter group therapy U درمان با گروه رویارویی
cable match U رویارویی تلگرافی شطرنج
match U رویارویی بازیهای دو جانبه
matches U رویارویی بازیهای دو جانبه
outplay U بازی بهتر از حریف
sparring partner U حریف مشت بازی
face off spot U هرکدام از 9 نقطه مخصوص رویارویی
drawman U مرد میانی برای رویارویی
candidates' matches U رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
man up U بازی با یک نفر بیشتر از تعدادافراد حریف
face off circle U هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
dawns U اغاز اغاز شدن
dawned U اغاز اغاز شدن
dawning U اغاز اغاز شدن
dawn U اغاز اغاز شدن
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
wrong-foot باعث بر هم خوردن تعادل حریف در یک بازی ورزشی شدن.
mat U زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
mats U زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند
bracket U رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
stroke hole U بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
technical foul U به تاخیرانداختن بازی واترپولو
ordinary foul U خطای بازی بین المللی واترپولو
technical foul U بازی با توپ واترپولو در حال ایستادن کف استخر
inception U اغاز
beginning U اغاز
entrancing U اغاز
scratch line U خط اغاز
abinitio U از اغاز
outset U اغاز
instep U اغاز
insteps U اغاز
terminus a que U اغاز
originationu U اغاز
primordium U اغاز
authorship U اغاز
origin U اغاز
get away U اغاز
getaway U اغاز
kick-offs U اغاز
origins U اغاز
initiation U اغاز
getaways U اغاز
entrance U اغاز
kick-off U اغاز
entranced U اغاز
exordium U اغاز
entrances U اغاز
beginnings U اغاز
venues U اغاز
jump off U اغاز
initio U در اغاز
venue U اغاز
commencement U اغاز
initation U اغاز
kick off U اغاز
inchoation U اغاز
incipience or ency U اغاز
onset U اغاز
technical foul U خطای شروع بازی واترپولو پیش ازاعلام داور
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
leadoff U اغاز ضربت
births U اغاز زاد
inaugurate U اغاز کردن
births U اغاز کردن
wire to wire U از اغاز تا فرجام
alpha U اغاز شروع
self initiated U خود اغاز
alphas U اغاز شروع
push off U اغاز کردن
birth U اغاز کردن
birth U اغاز زاد
alpha and omega U اغاز و فرجام
initialled U واقع در اغاز
initialling U واقع در اغاز
begins U اغاز شدن
begins U اغاز کردن
begin U اغاز شدن
initials U واقع در اغاز
inaugurated U اغاز کردن
primes U درجه یک اغاز
uppermost U از اغاز از ابتدا
begin U اغاز کردن
inaugurates U اغاز کردن
inaugurating U اغاز کردن
initial point U نقطه اغاز
inaugurator U اغاز کننده
soft start U اغاز نرم
som U اغاز پیام
start bit U بیت اغاز
start of heading U اغاز سرفصل
start of message U اغاز پیام
start of taxt U اغاز متن
incipit U شروع و اغاز
introductive U اغاز کننده
jump off U اغاز حمله
commencing U اغاز کردن
from a to izzard U از اغاز تا انجام
debut U اغاز کار
debuts U اغاز کار
to take to U اغاز نهادن
to push off U اغاز کردن
takeoff U اغاز پرش
commence U اغاز کردن
commenced U اغاز کردن
commences U اغاز کردن
incept U اغاز کردن
initiates U اغاز کردن
initialed U واقع در اغاز
takeoffs U اغاز پرش
lead off U اغاز کردن
initiate U اغاز کردن
thru U از اغاز تاانتها
at the start U در اغاز کار
inchoate U اغاز کردن
launched U اغاز کردن
launch U اغاز کردن
launching U اغاز کردن
launches U اغاز کردن
revival U اغاز رونق
initiated U اغاز کردن
at first U در اغاز کار
initialing U واقع در اغاز
prime U درجه یک اغاز
primed U درجه یک اغاز
initial U واقع در اغاز
revivals U اغاز رونق
nodal point U نقطه اغاز
initiating U اغاز کردن
brush off U پرده در بازی لاکراس
aurora U سرخی شفق اغاز
decadence U فساد اغاز ویرانی
stage U قراردادن اتومبیل در خط اغاز
grid start U حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
corrosive attack U اغاز و توسعه خورندگی
set position U اماده در نقطه اغاز
guard line U خط اغاز مسابقه شمشیربازی
eras U اغاز تاریخ عصر
hajime U اغاز مبارزه کاراته
flagman U پرچم دار خط اغاز
reoccupy U دوباره اغاز کردن
christmas tide U هفتهای که اغاز ان 42دسامبراست
stages U قراردادن اتومبیل در خط اغاز
era U اغاز تاریخ عصر
originated U اغاز شدن یاکردن
to take arms U جنگ اغاز کردن
through U از اغاز تا انتها کاملا
wires U خط اغاز یا پایان مسابقه
originating U اغاز شدن یاکردن
multilaunching U اغاز بکار چندتایی
staggering U خط اغاز مسیر هر دونده
staggers U خط اغاز مسیر هر دونده
initial boiling point U نقطه اغاز جوشش
wire U خط اغاز یا پایان مسابقه
pullulate U اغاز توسعه نهادن
prefaced U اغاز پیش گفتار
prefaces U اغاز پیش گفتار
originates U اغاز شدن یاکردن
prefacing U اغاز پیش گفتار
start bit U ذرهء اغاز نما
originate U اغاز شدن یاکردن
jump the gum U خطا در اغاز پرش
preface U اغاز پیش گفتار
exordial U مربوط به اغاز یا مقدمه
new departure U اغاز رویه تازه
eolithic U متعلق به اغاز عصرسنگ
stagger U خط اغاز مسیر هر دونده
goal judge U داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
Recent search history Forum search
1i have a dare foryou.are you willing to take it?
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com